Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-06@12:56:29 GMT

مرد خاکستری در رویای رهبری اصلاحات؟!

تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۱۶۸۶۰

مرد خاکستری در رویای رهبری اصلاحات؟!

سردرگمی جریان اصلاحات درمورد حضور در کارزار انتخابات ریاست جمهوری به جایی رسید که چهره‌های شاخص این جریان وارد عمل شدند و در روزهایی که در بلاتکلیفی قرار دارند، نامه موسوی خوئینی‌ها خطاب به سران این جریان، شرکت اصلاح طلبان در انتخابات را بار دیگر به بحث مهم محفل هواداران این جریان بدل کرد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز، دوم مهرماه در نامه‌ای، طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب را به مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری فراخواند و گفت که "با وجود مشکلاتی که بر سر راه انتخابات وجود دارد جریان اصلاحات حتماً باید در انتخابات شرکت کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

"

وی در ادامه این نامه، با نقد شرکت نکردن در انتخابات نوشت "آیا نباید در انتخابات مشارکت فعال داشت تا هرچه بیشتر دخالت‌های ناروا در کار دولت آشکار شود و ملت را به تصمیمی مناسب برساند؟ اگر دیگران مرتکب رفتارهای ناصواب و دخالت‌های ناروا شده‌اند، چرا ما صحنه را ترک کنیم؟ آیا عرصه را ترک می‌کنید تا معلوم نشود که آنان چه بر سر انتخابات می‌آورند؟ "

البته نامه موسوی خوئینی‌ها جدا از دعوت اصلاح طلبان به شرکت در انتخابات، احتمال نقش آفرینی وی را در انتخابات ۱۴۰۰ پررنگ‌تر کرد. در این راستا برخی فعالان سیاسی این نامه را فرمان انتخاباتی تلقی کرده و معتقدند دبیر کل مجمع روحانیون مبارز، تمایل به رهبری جریان اصلاحات را دارد، رهبری که خیل عظیمی از اصلاح طلبان آن را بر عهده رئیس دولت اصلاحات می‌دانند.

طرف دیگر برخی اصلاح طلبان از این نامه استقبال کرده و آن را دلسوزانه و در راستای عبور از بحران‌های فعلی جامعه دانستند.

تفاوت واکنش‌ها به توصیه‌های حجت‌الاسلام موسوی خوئینی‌ها خطاب به اصلاح طلبان، قابل پیش بینی است، اما اینکه آیا دبیر کل مجمع روحانیون مبارز می‌تواند در جایگاه رهبر جریان اصلاحات ایفای نقش کند، یا نه به موضوعی جدید در میان اصلاح طلبان بدل شده است؛ موضوعی که بسیاری از اصلاح طلبان که عهدی نانوشته با رئیس دولت اصلاحات بسته‌اند، بعید است با آن کنار بیایند.

این موضوع ابهام جدیدی را در اردوگاه اصلاح طلبان ایجاد کرده است که قصد دادیم در این گزارش به آن بپردازیم.

رئیس دولت اصلاحات مهمترین رهبر معنوی این جریان است

افشین فرهانچی، قائم مقام حزب اراده ملت ایران به ایمنا می‌گوید که با توجه به نبود تشکیلات منسجم، مشخص و سراسری در جبهه اصلاحات، بحث رهبری این جریان بسیار پیچیده است.

به گفته وی، طبق روال چند دهه اخیر، مجمع روحانیون مبارز با توجه به وزن و نقش اعضا خود، موقعیت خاصی را در رهبری این جریان ایفا می‌کند و به زعم عده‌ای، نقش رهبر معنوی جریان اصلاح طلبی را بر عهده دارد؛ به همین دلیل هر کدام از اعضا اصلی این تشکیلات می‌تواند به طور بالقوه در جایگاه رهبری این جریان ظاهر شود.

به گفته این فعال سیاسی اصلاح طلب، بعد از دوران رئیس دولت اصلاحات، به طور اتوماتیک ایشان به نوعی در قامت رهبری این جریان ظاهر شدند و هنوز هم مهمترین رهبر معنوی جریان اصلاحات هستند، اما معمولاً رهبر اصلاحات، نه بر اساس خواست فرد یا سلسله مراتب تشکیلاتی بلکه بر اساس فرایندهای سیاسی و نقش افراد در آن مشخص می‌گردد.

فرهانچی معتقد است که موسوی خوئینی‌ها با هدف رهبری جریان اصلاحات وارد گود نشده، اما اگر فرایندهای سیاسی به شیوه‌ای پیش برود که وی نقش محوری را ایفا کند و تعداد زیادی از گروه‌ها و احزاب اصلاح طلب حول محور خوئینی‌ها حلقه بزنند، به طور خودکار یکی از رهبران جریان اصلاحات خواهد شد.

وی می‌گوید که این نامه با این پیش فرض که مسئولیت ریاست جمهوری، نماد جمهوریت نظام است و در این مقطع تاریخی دفاع از این نماد مهم‌تر از کارکرد آن است، فعالان اصلاح طلب را به حضور جدی و مؤثر در انتخابات ۱۴۰۰ دعوت کرده است. طبعاً می‌توانیم به هر دو بخش این پیش فرض نقد داشته باشیم و بر آن اساس عمل کنیم ولی نکته مهم این است که فارغ از اینکه چه فردی این جملات را بر زبان آورده، به استدلال‌های آن توجه ویژه کنیم.

به گفته قائم مقام حزب اراده ملت ایران، علی‌رغم اینکه نقدهای بسیاری به مناسک انتخاباتی در ایران مطرح است، اما همواره این استدلال وجود داشته که انتخابات از مهمترین بخش‌های یک ساختار دموکراتیک بوده و لازم است که کلیت آن مورد دفاع قرار گیرد و از صدمه زدن به کلیت آن پرهیز شود.

فرهانچی معتقد است که واکنش آحاد جامعه و توده‌های مردم به این فراخوان بستگی به عوامل متعددی دارد، اما در این رابطه دو نکته مهم است؛ اول اینکه یک فعال سیاسی و کنشگری حزبی جدا از نتیجه کار باید بر اساس تشخیص خود و مسیر صحیح، تمام تلاش خود را برای تحقق اهداف مشخص شده انجام دهد؛ لذا اگر فعالان اصلاح طلب به این نتیجه برسند که حضور در این انتخابات صحیح است باید ورود جدی و مؤثری داشته باشند. دوم اینکه مطمئناً بین تلاش مؤثر و جدی کنشگران سیاسی با ورود یا عدم ورود مردم به انتخابات رابطه قوی وجود دارد؛ لذا اگر فعالان سیاسی اصلاح طلب خودشان به این نتیجه برسند که باید در انتخابات شرکت کنند، می‌توانند بر روی بخشی از جامعه تأثیر بگذارند.

موسوی خوئینی‌ها به دنبال رهبری جریان اصلاحات نیست

جلال جلالی زاده، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت به ایمنا می‌گوید که موسوی خوئینی‌ها از چهره‌های شاخص اصلاح طلبان است، اما دنبال رهبری جریان اصلاحات نیست و اصلاح طلبان بر سر رهبری رئیس دولت اصلاحات به اجماع رسیده‌اند.

به گفته وی، خوئینی‌ها شخصیت انقلابی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در برخی از پست‌های اجرایی نظام حضور داشته است. این وظیفه هر فعال سیاسی و انقلابی است که در راستای حل مشکلات معیشتی جامعه پیشنهادات خود را مطرح کند.

به گفته این فعال سیاسی اصلاح طلب، برای حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری ابتدا باید شرایط و خواسته‌های سرمایه‌های اجتماعی در نظر گرفته شود؛ بنابراین فعالان سیاسی باید با محوریت مشکلات جامعه راهکارهایی را پیشنهاد دهند و در صورتی که مردم تشخیص دهند این پیشنهادات راهگشا است، قطعاً از آن استقبال خواهند کرد.

به اعتقاد جلالی زاده، اصلاح طلبان باید توجه داشته باشند در یک جامعه، کنارگیری و سکوت مشکلی را برطرف نمی‌کند؛ هرچند که برخی مواقع سکوت می‌تواند تلنگری برای مسئولان باشد، اما خالی کردن صحنه، فرصت را برای اقتدارگرایان فراهم می‌کند.

وی خاطرنشان می‌کند: در موقعیت بحرانی کشور، دلسوزان انقلاب اسلامی باید راهکارهای خود را برای حل بحران‌ها پیشنهاد دهند. موسوی خوئینی‌ها پس از سال‌ها سکوت به واسطه شرایط دشوار کشور، از اصلاح طلبان می‌خواهد صحنه انتخابات را خالی نکنند.

کد خبر 447836

منبع: ایمنا

کلیدواژه: اصلاح طلبان شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان شورای اصلاح طلبان انتخابات 1400 انتخابات ریاست جمهوری شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق رهبری جریان اصلاحات مجمع روحانیون مبارز رئیس دولت اصلاحات موسوی خوئینی ها رهبری این جریان ریاست جمهوری خوئینی ها اصلاح طلبان فعال سیاسی اصلاح طلب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۱۶۸۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عباس عبدی خطاب به نواصولگرایان: آی‌ کیوتان در اندازه گنجشک هم نیست

به گزارش عصر ایران عباس عبدی در اعتماد نوشت: ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده‌ است. وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ می‌کرد.   اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاح‌طلبان با آن همراهی نمی‌کردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرف‌ها را می‌زد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاح‌طلبان هم مثل اغلب مردم استقبال می‌کردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده می‌شد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاح‌طلبی به عنوان یک مجموعه‌ای با پیشینه‌ای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیک‌تر است.   البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان می‌گویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار می‌کردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاح‌طلبان اندکی از آن مواضع را می‌گرفت، در چشم به‌هم زدنی بازداشت و بازجویی می‌شد و جایش در زندان بود.   اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاح‌طلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشته‌ای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهره‌مندند.   البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاح‌طلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت ولی هیچ‌گاه به عنوان یک فعال اصلاح‌طلب نه خودش را معرفی می‌کرد و نه کسی به چنین صفتی او را می‌شناخت. شاید هم سعی می‌شد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاح‌طلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمی‌دانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.   حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.   غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.»   ابتدا بهتر بود که پیش‌تر با دوستان خود هماهنگ می‌کردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفته‌اند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بی‌طرفانه داشتند. علت نیز روشن است.   من در گفت‌وگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول چون حرف‌های خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمی‌دانند. به علاوه نمی‌خواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب این‌گونه ریزش‌ها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاح‌طلبان برای خودش می‌یافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمی‌کرد.   گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بی‌صداقتی و دورویی است، ولی بی‌عقلی نیز در آن موج می‌زند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاح‌طلبان هم سلطنت‌طلب شده باشند، حتما افراد با گرایش‌های فراتر از اصلاح‌طلبی هم شده‌اند، پس چه کسی برای سیاست رسمی می‌ماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آن‌هم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخش‌های ضعیف‌تر و کم‌اثرتر است.   اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار می‌کردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمی‌گردد و... ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطن‌شناسی می‌کنید و نصیری را باطن آنها می‌دانید. آی‌کیو، در اندازه گنجشک هم نیست. کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: انتقاد تند ابطحی از مهدی نصیری: پوست خربزه زیر پایت انداخته اند مهدی نصیری و توهم اتحاد

دیگر خبرها

  • مزیت اصلاح‌طلبان رو به اضمحلال؛ بالشتک ضربه‌گیر بین جامعه و حکومت از میان رفته
  • ادعای بدون سند حجاریان درباره روحانی/ سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می‌دانند
  • عباس عبدی خطاب به نواصولگرایان: آی‌ کیوتان در اندازه گنجشک هم نیست
  • اعتراف کیهان: فقط ۱۶۵ نامزد اعتدالی و اصلاح طلب برای مجلس دوازدهم تایید صلاحیت شدند
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می دانند/ عقل هم چیز خوبی است
  • اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!
  • حال و هوای انتخاباتی در ۱۵ استان
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران